نظر یادتون نره!3-

به یلدا کوچولو و پدر کشاورزش کمک کنید.(قرباني تزريق اشتباهي واكسن) منبع (http://bardashtnews.com)

یلدا نونهالی چهار ساله است که همراه با پدر و مادر و برادر کوچکش در یکی از روستاهای دور افتاده شهرستان نیکشهر زندگی می کنند. طاها برادر کوچک یلدا نیز از بیماری عفونت ریه رنج می برد.
چنل بهاالدینی پدر یلدا و طاها در گفتگو با خبرنگار مهر، اظهار داشت: ما اهل روستای زبرینگ شهرستان نیک شهر سیستان بلوچستان هستیم.
وی افزود: یلدا که اکنون چهارساله است از چهارماهگی بدلیل تزریق واکسن اشتباهی با مشکل عفونی شدن بدنش مواجه شد.
وی گفت: ابتدا زیر بغل هایش آبسه کرد که بعد از مدتی با انجام عمل جراحی بهتر شد.
پدر یلدا بیان داشت: با گذشت مدت کوتاهی تاول های عفونی در لگن، کمر، صورت، سر و زیر دو چشمش رشد کرد.
وی گفت: یلدا از دوسالگی چشم هایش آبسه کرد و به حدی رسید که به اجبار چشم چپش را تخلیه کردند و در حال حاضر یکی از چشم هایش بینایی دارد که آن هم گوشت اضافه در آورده و زمانی که می خوابد چشمش باز است و بسته نمی شود.
وی ادامه داد: چشم یلدا قبلا بینایی داشت اما به دلیل عفونت بارها به پزشکان اعلام کردم که ممکن است دخترم چشمش را از دست بدهد اما در جواب می گفتند با دارو مداوا می شود البته کمی چشمش به دلیل اینکه گوشتی دور آن را احاطه کرده بود، بیرون زده بود و متاسفانه دخترم یک چشمش را از دست داد.
وی افزود: هنوز چشم دوم یلدا که عفونت دارد عمل نشده و منتظر هستیم زودتر این عمل انجام شود زیرا یکی دیگر از پزشکان گفته است که بعد از عمل چشم، غده های دیگر را عمل می کند.
بهاالدینی اظهار داشت: بر اساس گفته پزشکان عفونتی از چشم چپ وارد مغز و اعصاب شده و تشکیل غده داده بود که پس از انجام عمل جراحی غده ها برداشته شد.
وی افزود: غده دیگری در پشت گوش یلدا درآمده و یکی دیگر نیز روی همان قسمتی که قبلا عمل کرده بود مجددا ظاهر شده است.
وی گفت: یلدا کوچولو برای راه رفتن هم مشکل دارد و براحتی نمی تواند راه برود.
پدر یلدا کوچولو بیان داشت: از دوسالگی دخترم تحت پوشش بهزیستی قرار گرفته اما تاکنون هیچ کمک قابل توجهی نشده است.
وی از هزینه های زیاد درمان فرزندش  نگران است زیرا شغلش کشاورزی است و در آمد زیادی ندارد که آن هم به دلیل خشکسالی های مداوم چند ساله در منطقه بر مشکلات آنان افزوده و حتی برای امرار معاش با مشکل رو برو هستند.
بهاالدینی ادامه داد: حداکثر در آمد ماهیانه ام 300 هزار تومان است که به هیچ عنوان جوابگوی نیازهای زندگی نیست و برای هزینه های درمان فرزندم تاکنون مبالغ زیادی وام بانکی گرفته و از اقوام و آشنایان قرض کرده ام.
وی گفت: هزینه های درمان سرسام آور و از عهده من خارج است، دفعه قبل که یلدا را برای درمان به کرمان بردیم طبق دستور پزشک باید 30 عدد آمپول خریداری می کردم که قیمت هر کدام 300 هزار تومان بود.
وی افزود: خوشبختانه 20 عدد از آمپول ها را یک خیر و 10 عدد دیگر را خیری دیگری خریداری کردند.
پدر یلدا بیان داشت: دارای دو فرزند هستم که پسر کوچکم نیز دچار عفونت ریه شده و تحت درمان است. پدر یلدا که اکنون برای ادامه درمان فرزندش در تهران بسر می برد، گفت: تاکنون فرزندم را سه بار برای درمان به تهران آورده ام و هر دفعه هم 20 تا 38 روز بستری شده، پنج بار به مشهد مقدس رفتیم که در آنجا هم هر بار 10 تا 12 روز بستری شده، چهار بار کرمان و دوبار هم به کاشان برده ایم.
وی می گوید: 17 روز نیز در بیمارستان زاهدان بستری شده و مراجعه به بیمارستان های ایرانشهر نیز شمارش از دستمان خارج است.
بهاالدینی با شکرگزاری به درگان خداوند افزود: تاکنون هیچ نهاد دولتی و غیر دولتی به وی کمکی نکرده این در حالیست که وضعیت جسمانی یلدا کوچولو نیز مساعد نیست.
وی گفت: سازمان بهزیستی از سه سال پیش برای یلدا 70 درصد معلولیت تعیین کرده ولی تاکنون هیچگونه کمکی نکرده و کارت معلولیتش نیز صادر نشده است.
وی اظهار داشت: چندی پیش زمانی که در تهران با مشکل مالی رو به رو شدم برای درخواست کمک به نماینده مردم ایرانشهر در مجلس شورای اسلامی مراجعه کرده و مشکلم را برای وی تشریح کردم اما او هم بجز دو نامه برای بهزیستی تهران و زاهدان هیچ کمکی نکرد.
وی افزود: وقتی نامه را به بهزیستی تهران ارائه کردم تنها 20 هزار تومان به من کمک کردند که این مبلغ هم فقط کرایه تاکسی از بیمارستان تا بهزیستی و برگشت شد. وی گفت: هنوز به بهزیستی زاهدان مراجعه نکرده ام.
بهاالدینی در ارتباط با تزریق اشتباه گفت: واکسن در روستای زبرینگ تزریق شد و تاکنون شکایتی از شخص تزریق کننده واکسن نکرده ایم.
در همین رابطه مدیر کل بهزیستی سیستان و بلوچستان در تماس خبرنگار مهر با وی اظهار داشت: در حوزه اجتماعی نزدیک به هشت هزار خانوار در استان به طور مستقیم از بهزیستی مستمری دریافت می کنند و همین تعداد نیز در نوبت قرار دارند.
محمد رضا سراوانی گفت: با توجه به اینکه ضریب معلولیت در این استان بالا و سقف اعتبارات محدود است به همین دلیل عده ای پشت نوبت می مانند.
مدیر کل بهزیستی سیستان و بلوچستان با بیان اینکه شخص مورد نظر تاکنون به این اداره مراجعه نکرده است، افزود: لازم است آقای بهاالدینی به بهزیستی مراجعه کند تا از نزدیک به مشکلش رسیدگی شود.
وی بیان داشت: با توجه به اینکه از دفتر رهبر معظم انقلاب نامه ای مبنی بر رسیدگی به روستای زبرینگ به ما رسیده، این روستا مورد توجه ویژه قرار گرفته است.
وی گفت: رسیدگی به وضعیت چنین خانواده هایی از اولویت های بهزیستی است و در همین راستا آماده ایم حتی هنگام عزیمت خانواده بهاالدینی به تهران یا شهرستان دیگری برای درمان یلدا مهمانسرا در اختیار آنان گذارده شود.
مدیر کل کمیته امداد سیستان و بلوچستان نیز در گفتگو با خبرنگار مهر، بیان داشت: اگر تا به حال کمکی به این خانواده در زمینه درمان کودک نشده باشد، در حد یک نوبت می توانیم کمک کنیم.
محسن مسعودیان راد گفت: به دلیل اینکه این افراد بیمه روستایی دارند تمامی هزینه هایشان به عهده خدمات درمانی است و امداد بابت مددجویان روستایی یک ریال هم اعتبار از دولت و یا مرکز خاصی دریافت نمی کند.
وی افزود: با توجه به اینکه تاکنون خدمات زیادی در روستای زبرینگ انجام شده است بعید می دانم این خانواده از این خدمات استفاده نکرده باشند، در صورت بررسی حاضر به همکاری در حد توان خواهیم بود.
به هرحال عزیزانی که قصد کمک به این خانواده برای درمان یلدا کوچولو را دارند می توانند کمک های نقدی خود را به طور مستقیم  به کارت بانک صادرات شماره 6037691149788275 به نام چنل بهاالدینی پدر یلدا و یا شماره حساب 0312590035005 بانک صادارت به نام وی واریز کنند.
روستای زبرینگ از توابع دهستان کوتیج در بخش فنوج شهرستان نیکشهر در جنوب سیستان و بلوچستان واقع شده و فاصله آن تا نیکشهر سه ساعت و نیم است.
درضمن شماره تماس پدر یلدا کوچولو ( آقای بهاالدین ) جهت تماس برای همکاری باایشان 09154673100 می باشد.

رابطه یخچال و یارانه در منازل

به نام خداوند بخشنده مهربان


چند روز پیش وقتی اومدم خونه درب یخچال باز کردم چشمتون روز بد نبینه!!!!!!!!!!!!

 میدونی چی دیدم ؟؟؟ 

دو سه عدد گوجه فاسد شده که خودشونو یه گوشه پنهان کرده بودنند و یک عدد قوطی 1/5 لیتری نوشابه خالی همراه با یک ماست نیمه کاره کپک زده ...

امروز که رفتم  درب یخچال باز کردم به خودم امیدوار شدم همچون سفره ای رنگارنگ بود. دو کیلو انگور شیرین به همراه دو عدد نوشابه 1/5 لیتری و یه ماست کاله تازه و گوجه ، خیار و پنیر رامک و .........!

همه اینا یه روزه وارد یخچال شده بودند !!!!!!!!

فهمیدم که حتما یارانه ها رو واریز کردند و والدین گرامی رفتن خرید و هرچه تونستند خریدند.

با خوشحالی درب یخچال بستم .

اما چه فایده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

همه اینا تو دو هفته تموم می شن بعدش چی !!!!!!!!!!!

دو هفته بعد از واریز یارانه ها همین آش و همین کاسه .......

یخچال مثل اولش که از مغازه خریداری شده خالی می شه!!!!!!!!!!!!

تفتان و ایجاد کارخانه کمپوت و مربا زرد آلو

به نام خداوند تفتان استوار

با سلام دیگه خدمت خوانندگان عزیز 

شهرستان خاش یکی از شهرهای خوش آب و هوای بلوچستان می باشد. همچنین دارای مناطق گردشگری بسیار دنج و عالی همراه با هوایی مطبوع و معتدل برای مسافران و گردشگران و مکانی زیبا برای یک روز تعطیل و پیکنیک است . شهرستان خاش به عنوان ایران کوچک مشهور می باشد . این شهرستان شامل بخشها یی است که هر کدام از این بخشها بابت داشتن میوه ای خاص معروف هستند.

بنده درصددم تا هر هفته یک بخش را بهمراه میوه این بخش به خوانندگان عزیز معرفی بنمایم تا مسافران و گردشگران محترم از این بخشها دیدن نمایند.

بخشهای شهرستان خاش بهمراه میوه حاصل از این بخش

1- منطقه تفتان :میوه زردآلو و گردو

2- منطقه ایرندگان: خرما ، باقلا و برنج ایرندگانی

3- منطقه سنگان: میوه انار ، انگور و شاه توت

4- منطقه کوهرکوه: پسته

5- منطقه پشتکوه: هندوانه و پسته

اما این هفته در مورد منطقه تفتان و تمندان و شناساندن میوه معروف این منطقه بهمراه شما خوانندگان عزیز هستم.

تفتان یکی از مراکز گردشگری استان سیستان و بلوچستان می باشد. در این منطقه میوه زردآلو و در مقیاس پایین گردو به وفور یافت می شود که به علت سردسیری و معتدل بودن این منطقه شرایط لازم جهت رشد و نمو این درخت فراهم شده است.این میوه به یک منبع درآمد برای ساکنین این منطقه مبدل گشته که سالانه در فصل تابستان (فصل برداشت زردآلو) کشاورزان بر اثر فروش این میوه در بازار به درآمد خوبی عایدشان می گردد. 

میوه زردآلو یک میوه خوش خوراک و لذیذ می باشد که اگر آن را یک میوه ویتامینه نامگذاری کنیم ، سخنی گزاف نگفته ایم.

خواص میوه زردآلو

ضد سرطان ، مانع بروز بیماری های قلبی ،تصفیه کننده خون ، باز کننده عروق ، حاوی ملین ، رفع کننده بوی بد دهان ، تب بر ، بعلت داشتن کبالت برای کم خونی مفید است. ، بر طرف کننده ورم مفاصل ، ضد نرمی استخوان ، برای قلیای بدن مفید است.

گلایه ایی از مردم و مسئولین:

میوه زرد آلو با وجود این همه خواص مفید در منطقه تفتان رشد و نمو می کندو اراضی بسیاری زیر کشت درخت زردآلو در این منطقه قرار گرفته است. با وجود داشتن پتانسیل موجود در منطقه مردم و ساکنین این منطقه با دغدغه فروش و فاسد و خراب شدن این میوه در باغ مواجه هستند. زردآلو میوه ای است که از آن هم بصورت خوراکی ،کمپوت سازی و مربا می توان استفاده کرد. اگر کارخانه کمپوت یا مربا سازی چه بصورت خصوصی و چه دولتی ایجاد شود که محصول سالانه کشاورز و باغدار باقیمت مناسب خریداری شود و در کارخانه به مربا و کمپوت تبدیل شود. در شهرستان خاش سرمایه داران زیادی وجود دارند که اگر در این قسمت سرمایه گذاری کنند سود کلانی عایدشان شده در نسلهای آینده فرد سرمایه گذار باقی مانده و از سود آن بهرهمند خواهد شد.

محاصن ایجاد کارخانه مربا و کمپوت سازی در شهرستان خاش یا تفتان 

1- عدم دغدغه کشاورزان و باغداران بابت فروش و خراب شدن این میوه

2- تعداد زیادی از جوانان بیکار در کارخانه جذب شده این خود یک عمل اشتغالزایی می باشد.

3- درآمد برای مردم منطقه و ایجاد میل و رغبت بیشتر برای کاشت این درخت در سطح گسترده

ادامه دارد............


ماهواره و عواقب شوم آن (قسمت دوم)

بنام خداوند بخشنده مهربان

سلام دوستان عزیز خواننده امروز می خوام ادامه بحث قبلی یعنی ماهواره و عواقب شوم آن با شما دوستان عزیز صحبت کنیم.

افرادی که دستگاه ماهواره این گرگ بی رحم را با دستان خود به آشیانه می آورند استدلال می کنند که ما از شبکه های خبر و شبکه های اسلامی آن سود می بریم و هدف چیزی دیگر است .تا حد امکان از شبکه های غیر اسلامی ، مستهجن و غیر اخلاقی پرهیز می کنیم.

این افراد به اصطلاح روشن فکر بر ما بابت نهی از ماهواره خورده گرفته و ما را عقب مانده می پندارند.

برادران و خواهران گرامی که خود را روشن فکر وما را عقب مانده در نظر می گیرید پس این حوادث تلخ که چند روزی در شهرستان خاش بدلیل وجود ماهواره اتفاق افتاده ، همچون فرار دختر و پسر از خانه با هم و ازدواج صوری توسط یک ملای بی فکر و دنیا پرست با اهداف شوم و چندر قاضی که بابت عقد این دختر و پسر از آنها رشوه گرفته ، و زنی متاهل که به دلیل تشنج در منزل با همسر خویش در کمال بی شرمی خانه ، کاشانه و آشیانه را با فردی گرگ صفت در لباس دوست پسر رها نموده و به جایی نامعلوم پناه برده و هزاران حادثه تلخ دیگر...........

مسبب اصلی این وقایع را چه کسی و یا چه ابزاری می توان نام برد؟

در زیر به گزارش  کوتاهی از وقایع اتفاق افتاده مربوط به مسئله اخیر که در آمریکا و کشورهای که ادعای آزادی متمدن به گفته خودشان مدرن اشاره می نمایم:

1- دوستان گرامی قابل یادآوری است که نصف افرادی که در انگلیس مورد تجاوز جنسی قرار می گیرند اول در خانه خود توسط پدر و یا دوستان پدر ودوست پسر مادر خود مورد تجاوز قرار می گیرند.

2- روزنامه نیویورک تایمز فاش کرد که نصف زنان شاکی در دادگاه کسانی اند که در خانه خود در آمریکا دزدیده می شوند.50 تا 70 درصد از مردان آمریکایی به زنهای خود و 32 درصد زنان آمریکای به مردان خود خیانت می کنند.و 90 درصد زنان در حال ازدواج بکر نیستند بر طبق نظر سنجی در انگلیس نسبت زنان باکره به صفر رسیده حال یا قبلا ازدواج کرده یا مسائل دیگر در کار است.

4- بیش از یک نیم میلیون از مردان مدام همسران خود را عوض کرده و مثل یک تجارت به این کار نگاه می کنند و 50 درصد پسران و دختران که هنوز به سن بلوغ نرسیده با هم آمیزش جنسی داشته اند

5- بین سالهای 1985 تا1944 میلادی بیانیه ای از طرف وزارت بهداشت آمریکا صادر شد که در اولین بند آن گفته شده که تعدادزنان قربانی زنا و شهوت رانی به 5 میلیون نفر رسیده و از هر 8 زن آمریکایی صد در صد یکی غصب ومخورد تجاوز قرار گرفته است.

6- در سال 2000 هزار میلادی طی کنفرانس داخلی که در فرانسه بر گزار شدیکی از کارشناسان امور زنان بیان کرد که 70 درصد زنان به تنهایی زندگی می کنند و میلی به ازدواج ندارند و جالب اینجاست که گفته شده بر تعداداین زنان روز به روز افزوده می شود و 20 درصد از فرزندانی که بدنیا می آیند از راه نا مشروع ، زنا و تجاوز به مادرشان است.

7- سخنگوی وزارت بهداشت آمریکا اعلام نمود که هر ساله بیشتر از 10 هزار دختر آمریکایی فرزند غیر شرعی و از راه خلاف شرع بدنیا می آورند در حالی که سن آنها هنوز به 15 سال نرسیده است و در آمریکا 1/5 میلیون جنین قبل از تولد سقط می شوند.

کجاست حقوق بشر؟ کجاست حقوق انسان ؟ ای کسانی که دم از حقوق بشر و حقوق زن می زنید. ای کسانی که دم از آزادی و پیشرفت می زنید ، کجاست این ادعای شما؟آیا واقعا از جهان امروزی همین را می خواهید.

خواهر و برادر گرامی قضاوت بر عهده خودتان اگر می خواهید همچون آنها باشید پس ماهواره نگاه کرده و به رابطه آزاد بین دختر و پسر و همچنین به به فیلمهایی که این مسائل را عادی جلوه میدهد نگاه کنید!!!!!!

آیا مگر نه اینکه در پس هر یک از شبکه های اسلامی و خبر ده ها نشاید صدها شبکه غیر اسلامی و غیر اخلاقی وجود دارد که این دو سه شبکه اسلامی ما در میان آنها ناپدید می شوند.اگر ماهواره را هزار شبکه باشد در این هزار شبکه 10 شبکه اسلامی و خبر وجود دارد . اما تکلیف بقیه 990 شبکه غیر اخلاقی دیگر چیست؟ آیا می توان بخاطر 10 شبکه 990 شبکه را قفل نمود. مطمئنا جواب منفی می باشد چون کسی توان قفل کردن 990 شبکه را ندارد وانگهی در صورت توان مایل به چنین کار ی که باعث اتلاف وقت می شود نیست

بحث دیگر در مورد شبکه های اسلامی : آیا مگر در شهرمان علمایی بالاتر و یا همسطح کارشناسان این شبکه ها وجود ندارد. در این شبکه ها چه مسئله دینی و اسلامی مطرح می گردد که علمای شهرمان قادر به پاسخ آن نمی باشند. ما در شهرمان از وجود علمایی برخورداریم که مسائل دینی را همچون احکام ، عقائد ،سیرت ، تاریخ و فقه را بصورت علمی و قابل فهم تر از کارشناسان این شبکه ها عنوان می کنند. پس چرا دست به دامان این شبکه ها باشیم.(به امید انکه روزی از خواب غفلت بیدار شده و فکری بحال جامعه اسلامی برداریم.)

 شایان ذکر است که که در روزهای آینده راهکارهایی برای مبارزه با این شیطان خانگی عرضه خواهیم داشت.

ماهواره و عواقب شوم آن (قسمت اول)

به نام خداوند بخشنده مهربان

با سلامی دوباره خدمت خوانندگان عزیز

دیروز در جمعی دوستانه حضور داشتم که ناگاه دوستانم از حوادثی تلخ که در حوزه شهرستان اتفاق افتاده بودند روایت می کردند ، که باعث تاثر در من شد و تصمیم گرفتم تا قلمی بردارم و در حیطه این حوادث مطلبی بهمراه چند داستان عبرت آموز عنوان نمایم تا شاید مقداری از غم و اندوه وجودم بابت شنیدن این حوادث تلخ کاسته شود و کمی آرام گیرم گرچه خواسته ای دور از توان می باشد.

 متاسفانه امروزه ماهواره بصورت یکی از لوازم ضروری همچون یخچال و تلوزیون در خانه ها به وفور یافت می شود و روز به روز بر تعداد متقاضیان خرید دستگاه ماهواره افزوده می شود . آندسته از افرادی که توان خرید این دستگاه را ندارند و از این ابزار جهانی بی بهره اند با غم و اندوهی فراوان سر را بر بالین می گذارند و خود را عقب مانده می پندارند.                                                                                                                                                                                 این است طرز تفکر مسلمانان در جامعه اسلامی ما                                               

   می خواهم داستانهای واقعی از این بلای خانگی یعنی ماهواره که همچون گرگی بدنبال طعمه و شیطانی بدنبال بینندگان خود می گردد ، و آنها را شیفته خود گردانده و معاصی را چنان برایشان آراسته که زن خود را برای همسر می آراید و آنها را به منجلاب فساد و تباهی می کشاند که راه برگشتی نمی یابند تا خود را رهایی بخشند و به نهایتی رسند که آنگاه دیگر پشیمانی سودی نخواهد داشت.                                                        خوانندگان گرامی و شهروندان عزیز ماهواره شیطانیست که بینندگان خود را یکی پس از دیگری به کام آتش می کشاند. 

اینک به داستان واقعی و عبرت آموز از هزار داستان دیگر انتخاب کردیم که در مورد این بلای خانمانسوز اشاره نموده و دوستان خواننده را به فکر واداشته تا کمی در مورد این وقایع تفکر نمایند:

( نقل قول از گوینده بی نام : ماهواره زندگی ام را تباه کرد)                                                            

در ابتدا زندگی تمام اعمال و واجبات منجمله نماز یومیه را در مسجد ادا می کردم. به توفیق خداوند معامله و تجارتم سوددهی خوبی داشت و زندگی ام به روش صحیح اسلامی در جریان بود خانواده ام واقعا چراغ خانه ام بودند و رفتار آنها طوری بود که مرا خشنود می کرد  روزها و سالها به خیر و خوشی گذشت تا اینکه فرزندانم بزرگ شده و با مدارج علمی بالا فاغ التحصیل شدند.                                                                                                  

      روزی فرزند بزرگم عادل با دیش ماهواره وارد خانه شد و من با دیدن این صحنه متاثر شده و با دیده حقارت بدان نظر انداختم و به شدت از وجود ماهواره در منزلم مخالفت نمودم پسرم گفتک که می خواهم ماهواره بخرم تا شبکه های جهانی را مشاهده بنمایم عصر حاضر عصر تکنولوژی و پیشرفت است و من می خواهم از بقیه مردم عقب نمانیم که هیچ اطلاعاتی از جهان امروزی نداشته باشیم که اینها دلالت بر آزادی و پیشرفت ما دارد. اما من با وجود دلایل پسرم و شناخت آسیبهای ماهواره زیر با نرفتم و فرزندم را در مورد آسیبهای ماهواره نصیحت نمودم. اما او بر خواسته خود پافشاری کرد و اذعان داشت در صورت مخالفت من برای خرید ماهواره  فرارمی کنم  و دیگر به خانه برنمی گردم که در این لحظه همسرم به خاطر از دست دادن پسرش مضطرب و هراسان گشت و با زاری و گریه التماس نمود تا به خواسته فرزندم تن دهم سایر فرزندانم هم با برادر و مادرشان همصدا شده و از من درخواست نمودند تا با خرید ماهواره موافقت کنم.                                                                         

   با دوستانم به مشاوره پرداختم عده ای موافق و عدهای مخالفم بودند و گفتند : ناچارا با آنها موافقت کنم چون بدین روش آنها را تحت نظر خواهم داشت ، همچنین می توانم به اخبار کشورهای اسلامی گوش فرا دهم. به ناچار موافقت نموده و با دستان خودم این شیطان را به خانه آوردم.                                                                                                              

    در ابتدا همچون گذشته به مسجد می رفتم اما فرزندانم شدیدا شیفته این ملعون شدند و تمام لحظات شیرین زندگی شان را صرف نگاه کردن به فیلمها و سایر شبکه های ماهواره کردند.                                                                                                                                        پس از گذشت چند ماه من هم در دام شیطان افتاده به این صورت که کم کم وسوسه شده و در نظرم ماهواره چیز خوبی ترسیم شد. ابتدا به اخبار جهانی گوش می کردم اما پس از مدتی من هم همچون سایر خانواده ام بدون هیچ شرم و حیایی به دختران بی حجاب در حال رقصنگاه می کردیم. تا کم کم سبب از بین رفتن غیرت دینی همه ما شد.                                                                                                                                                                                     به حدی شیفته این فیلمها شدیم که در حالت نماز هم فکر من مشغول آنها بود. با سایر اعضای خانواده ام شب و روز به فیلمهای نامشروع نگاه می کردیمبطوریکه ابتدا یک وقت و کم کم تمام اوقات نماز در مسجد فدای نگاه کردن به این فیلمها شد. دوستانم به من تذکر می دادند که به مسجد بروم اما من به حرف آنها گوش نمی دادم.به جای اینکه محبت پیامبر و صحابه را در وجودمان جای دهیم محبت زنان بی حجاب و فاحشه در وجودمان رخنه کرد.                                                                                                                                                                      پس از گذشت چند ماه دنیا آن روی خود را به ما نشان داد:                                                                                                                                                               فرزندم عادل با همسری اروپایی ازدواج کرد و او را به خانه آورد این زن با تمام بی شرمی و تضاد با دینمان برهنه در خیابان و خانه راه می رفت که پس از گذشت چند صباحی زوزی پسرم به خانه می آید و او را با مردی نا محرم در خانه مشاهده می کند و این خبر در محله همچون بمب منفجر شده و رسوایی برایمان به بار آورد. پسرم عادل عصبانی شده و هر دو را به قتل می رساند و هم اکنون در زندان در انتظار اعدام است.

فرزند دومم خالد این فرزندم در حال حاضر در زندان بسر می برد هنگامی که در دبیرستان بود به دلیل خواب آلودگی سر کلاس بدلیل مشاهده ماهواره در ساعات پایانی شب مردود واخراج شد و بعد از مدتی معتاد شده به مرحله ای رسید که از پدر و مادرش سرقت می کرد در آخر عضو یک مافیای دزدی شده بصورت ماهرانه از دیوار خانه های مردم بالا می رفت و تمام اموال و جواهرات مردم را به تاراج می برد که توسط ماموران دستگیر شد.

حکایت دختر اولم: کم کم در درسهایش ضعیف و در انتحانات مردود شد عاشق و شیفته زندگی غربی شد به آهنگهای غیر مجاز گوش می داد. با یک جوان لاابالی آشنا شدکه هیچ پایبندی به دین و اخلاق نداشتو کاملا در در پستی و کارهای خلاف غرق بود. بحدی با هم دوست شدند که دخترم از او باردار شد و او با شنیدن خبر بارداری پا به فرار گذاشت. دخترم از فرط خجالت از خانه فرار کرد در حالی که ننگ و رسوایی را برایمان به ارث گذاشت.

دختر کوچکم:عاشق یک جوان بی بند بار که هیچ پایبندی به دین و اخلاق نداشت و دین را سبب عقب افتادگی جوانان می دانست شد. در حالی که خودش معتاد بود دخترم را هم با خود معتاد کرد بطوریکه با هم شراب می نوشیدند.روزی با هم دعوا کرده و چون خمار بود شیشه مشروب را بر سر دخترم کوبید. دخترم دیوانه شد و بطور کامل عقلش را از دست داد و اکنون تحت سرپرستی بهزیستی می باشد.

همسرم با مشاهده  این وقایع که فرزندانش یکی پس از دیگری هلاک و نابود می شوند به بیماری قلبی دچار گشته و در گوشه خانه همچون دیوانگان آه و ناله سر می دهد.

من هم الان سرگردانم و نمی دانم چه کنم خودم را ملانت کنم یا شیطان را؟ خودم را ملانت کنم یا فرزندا و همسرم را؟ 

این داستان را از آن جهت بازگو کردم که درس عبرتی باشد برای سایرین 


ادامه دارد...............



دانشگاه پیام نور (دانشجو موجودی بی ضرر)

 به نام خداوند بخشنده مهربان


با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما خوانندگان عزیز و ارجمند

به پیشنهاد یکی از دوستان عزیز تصمیم گرفتم قسمتی از وبلاگم را در هفته ای یک مرتبه به مشکلات ، مسائل و اخبار جدید دانشگاهای شهرستان خاش بخصوص دانشگاه پیام نور مرکز خاش اختصاص دهم.

واما این هفته می خوام اطلاعاتی در مورد دانشگاه پیام نور و فضای آموزشی آن در اختیار خوانندگان و دانشجویان جدیدالورود قرار بدم. 

شهرستان خاش دارای دو دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه پیام نور می باشد که به تازگی پس از گذشت قرنها دانشگاهی دیگر به نام دانشگاه سلامت در حوزه شهرستان افتتاح و شروع به کار نمود. امروز بیشتر می خوام در مورد دانشگاه پیام نور که خود یکی از دانشجویان این دانشگاه می باشم صحبت کنم. توضیحات بیشتر در مورد سایر دانشگاه های شهرستان را به فرصتی دیگر اختصاص می دهم. دانشگاه پیام نور در حال حاضر بزرگترین دانشگاه شهرستان می باشد ، که بالغ بر 1150 دانشجو در 12 رشته کارشناسی مشغول به تحصیل می باشند و دو تن از اساتید این دانشگاه عضو هیئت علمی دانشگاه استان هستند. این دانشگاه دارای یک ساختمان دو طبقه بهمراه زیر زمین که طبقه همکف مختص ساختمان اداری و طبقه دوم سالن اجتماعات ، کتابخانه و نمازخانه و زیر زمین این ساختمان فضای آموزشی دانشگاه را تشکیل میدهد. ما در دانشگاه پیام نور از فضای سبز بسیار خوبی بهره مندیم که در پشت دانشگاه فضایی برای کار عملی دانشجویان رشته کشاورزی به صورت 2 عدد گلخانه تعبیه شده است. اما متاسفانه دانشجویان رشته کشاورزی حتی اجازه ورود به این قسمت را نداشته و در حسرت رفتن بداخل این گلخانه ها که برای واحدهای عملی ایجاد شده بسر می برند. این فضا دو ساختمان دیگر را در خود جای داده که یکی به مکانی برای راز و نیاز دانشجو با خدایش یعنی نمازخانه مجزا که در دست ساخت می باشد و دیگری یک سالن ورزشی که چند سالیست که قول افتتاح از سوی مسئولین امر داده می شود ولی...اما.........................!!!!!؟؟؟؟؟؟؟                                                                              

   ادامه دارد...........

معضل کمبود سیلندر گاز مایع در شهرستان خاش در کشوری که دومین رتبه ذخایر نفتی و گازی را داراست ( قسمت

به نام خداوند تپه گل فشان پیرگل


با سلام خدمت خوانندگان عزیز و شهروندان گرامی شهرستان خاش

امروز می خواهم  ادامه مطلب قبلی ( معضل کمبود سیلندر گاز مایع در شهرستان خاش ) را با ارائه داستانی از خودم پی گیری نمایم.

بنده هم ، همچون سایر شهروندان خاشی از این امر مستثنا نبوده و اندر خم یک کوچه ام و بدنبال پر کردن 4 سیلندر گازبه شرکت های گاز رسانی مانند شفق گاز ناصر آباد و ایثارگران شهرک صنعتی شهرستان مراجعه می نمودم. که امروز پس از گذشت چند روز سختی خبری به دستم رسید شرکت گازرسانی ایثارگران در حال حاضر به مراجعه کنندگان خدمت رسانی می کند. با سرعت هرچه تمام خودم را به شرکت مذکور رساندم که نگهبان شرکت به بنده گوشزد کرد که که هرچه سریع تر خودم را به صفوف سیلندر پرکنی برسانم به آنجا که رسیدم کمی خلوت بود ، یکی از کارمندان شرکت هر لحظه در گوشمان زمزمه می کرد که گاز مایع در حال اتمام می باشد و سریعا سیلندرهایتان را پر کنید. خوشبختانه موفق شدم هر چهار سیلندر را پر کنم . به درب خروجی رفتم که در بسته بود و افراد زیادی اعم از پیر و جوان ، زن و مرد در پشت درب بسته در انتظار پر کردن سیلندرهای گاز مایع بودند که نگهبان به علت عدم گاز مایع در مخازن شرکت به آنها اجازه ورود نمیداد. در این میان خواهری را مشاهده نمودم که با وجود دو فرزند یکی در آغوش مادر و دیگری دست در دست مادر با دو سیلندر گاز و خودروی اجاره ای همراه با راننده ایی خشمگین در جلویم ظاهر شدند و خواهش نمود که یکی از سیلندرهای گاز را در عوض سیلندر خالی همراه با قیمت پر کردن آن به او بدهم راستش را بخواهید بنده با مشاهده وضعیت آن خواهر کمی دلم بحالش سوخت و با پیشنهادش موافقت کردم و ایشان با هزار دعای خیر و تشکر از من جداشد و من هم با سه سیلندر پر و یک سیلندر خالی به به منزل برگشتم. مادرم با مشاهده این وضعیت ناراحت شده و بنده شدت عصبانیت را در چشمانش مشاهده کردم . پس از کمی استراحت داستان سیلندر خالی را برایش توضیح دادم و ایشان بسیار خوشحال شده و از تنبیه بنده در گذر نمود.

نکته جالب توجه اینجاست که با گزری از خبرگزاری ها مشاهده نمودم که مدیریت اداره بازرگانی شهرستان خاش با مصاحبه ایی با ایسنا اذعان داشته که دنیا امن و امان می باشد و وضعیت گاز مایع را در شهرستان خاش مطلوب ارزیابی نموده است. 

شخصی همجون ایشان بادر دست داشتن میز ریاست اداره بازرگانی که یکی از وظایفش نظارت بر توزیع گاز مایع می باشد با وجود ماشین اداره براحتی توانسته سیلندرهای گاز مایع مصرفی منزلش را تامین نماید و طبیعیست که چنین فردی وضعیت گاز مایع را مطلوب ارزیابی نماید.

طبیعتا ایشان اطلاعی از رنج و سختی آن دسته از ساکنین بیوه زن و افراد فاقد خودرو مناطقی همچون فرودگاه ، محمدآباد ، حیدرآباد و اسلام آباد که برای دریافت و تامین گاز مایع مصرفی منازلشان می کشند را ندارد ، و اجبارا بدون در دست داشتن ابزاری جهت ترسیم این رنج ، رسانیدن درد دلشان و سخنشان به گوش مسئولان شهرستان خاش و استان به ادامه زندگی پر مشقت خود می پردازند.

( در ضمن لازم بذکر می باشد که گفتو گویی داشتم با یکی از رانندگان خودروهای حامل فروش سیلندرهای گاز مایع بصورت سیار در سطح شهر که ایشان اظهار نمود که به دلیل گرانی و کمبود سوخت مصرفی خودرو حامل سیلندر گاز و فروش آن درب منازل و بالا بودن خرج نسبت به دخل به اصطلاح نصرفیدن فروش سیلندر درب منازل و نداشتن سهمیه ایی خاص برای این دسته از خودروها ، مجبور به فروش سیلندر در یک نقطه مشخص مانند درب شرکت گازرسانی شفق و ایثارگران شده ام. )


معضل کمبود سیلندر گاز مایع در شهرستان خاش در کشوری که دومین رتبه ذخایر نفتی و گازی راداراست (قسمت او

به نام خداوند تپه گل فشان پیرگل


با سلام خدمت خوانندگان عزیز و شهروندان گرامی شهرستان خاش

امروز می خواهم به یکی دیگر از مشکلات مردم شهرستان خاش که با آن دست و پنجه نرم کرده و در یک ماه اخیر به یک معضل مبدل گشته بپردازم.     

افزایش قیمت هر سیلندر گاز مایع مصرفی منازل مسکونی و کمبود آن از معضلات عمده ایی می باشد که در روزهای اخیر و در آستانه فصل سرمای زمستان دامنگیر مردم شهرستان خاش در استان سیستان و بلوچستان گردیده که در روزهای اخیر به شدت افزایش داشته است.

این موضوع باعث شده که دلالان بازار کاذب و فرصت طلبان محتکر به فکر سوء استفاده بیافتند. و هر سیلندر گاز مایع 11 کیلوگرمی به نرخ دولتی 3500 تومان را در بازار آزاد به قیمت 7000 هزار تومان به فروش برسانند.   به دلیل ضعف مدیریت بازرسان فرمانداری و اداره بازرگانی در امر نظارت بر توزیع گاز مایع در برخی موارد سیلندرهای گاز مایع را در جلوی فرمانداری و اداره بازرگانی توزیع می کنند که گاها به درگیری بین متقاضیان و مردم می انجامد ، که در روزهای اخیر در جلوی درب ادارات مذکور هم سیلندر گاز توزیع نمی گردد.                                                                                                     

 با یکی از دوستان درباره این معضل گفتو گویی داشتم که ایشان اذعان داشتند که بیش از 20 روز است که همچنان برای پر کردن سیلندر گاز مایع به شر کت های گاز رسانی مراجعه نموده و پس از اتلاف زمان زیادی در صفوف گاز با داستانی جدید ( کارمندان شرکت اعلان می کردند که گاز مایع به اتمام رسیده و روز بعد مراجعه نمایید ) به منزلم باز می گردم. بدون سیلندر گاز مایع در این فصل سرما و نیاز شدید مردم به سیلندر گاز مایع برای مصارف منازل خانواده ها با مشقت زیادی به ادامه زندگی می پردازند.

کمبود گاز مایع در فصل سرما به یک معضل لاینحل مبدل گشته و مردم در انتظار پاسخ مطلوبی در این راستا از سوی مسئولان شهرستان بسر می برند.                                                                                                                                      موضوع کمبود سیلندر گاز مایع  وقیمت دو برابری آن در حالی می باشد که مسئولان امر قول برطرف نمودن این مشکل در روزهای آتی را می دهند. ( زهی خیال باطل ) متاسفانه راهکارهای لازم جهت مقابله با این معضل و جلوگیری از اقدامات سود جویان فرصت طلب اندیشیده نشده است.                                                                                     


  

موفقیت جوانان بلوچ در عرصه مجازی

راه اندازی نخستین سیستم بلاگ بدهی بلوچ




میلاد صالحی جوان خوش ذوق نیکشهری از راه اندازی نخستین سرویس وبلاگ دهی بلوچ بلاگ خبرداد.

ایشان گفت :این یک کار گروهی است که جمعی از جوانان بلوچ همگام با قافله پیشرفت تکنولوژی، گامهایی برای عرضه خدمات وب درفضای مجازی بر داشته اند.

وی افزود:بعد از هفته ها تلاش این سرویس با استفاده از سيستم قوي وردپرس راه اندازی و آماده ایجادوبلاگ برای کاربران می باشدو امکاناتی که این سرویس دارد آن را از دیگر سرویس های وبلاگ دهی متمایز میکند.

کاربران می توانند با مراجعه به آدرس زیر از خدمات این سرویس بهره مند شوند.

http://balochblog.ir

دانش آموزان در محیط مدرسه

به نام خداوند برکه ی خاموش سر دریا (تمندان)

دانش آموز و مدرسه دو واژه آشنا در این روزها

سلام به خوانندگان عزیز و ارجمند چند روز از ماه مهر گذشت و دانش آموزان پس از وقفه و استراحت چند ماهه به آغوش خانه دوم و معلم خود می روند، و به تحصیل علم که همانا نیاز امروزی جامعه هایی همچون شهرستان خاش می باشد می پردازند. دیروز بنا بر کنجکاوی ، مشاهده و تحقیق و بررسی بر روی دانش آموزان به هنگام ورود به مهد علم و دانش و عکس العمل آنها در سال جدید به یکی از مدارس سطح شهر رجوع کردم  مسائلی را مشاهده نمودم که خواستم شما عزیزان راهم از مشاهداتم آگاه نمایم.

در آغاز سال تحصیلی جدید دانش آموزان به دو دسته تقسیم می شوند :

1- دانش آموزانی که برای اولین بار بدون تجربه قبلی وارد محیط جدید شده و طبیعتا در بدو ورود به این چنین محیطی خاص برایشان تازگی دارد. (در حال ناسزا گویی به موسسان اولیه مدرسه هستند و برای معلمان آرزوی مرگ می نمایند.)که مجددا به دوگروه تقسیم می شوند:

الف- این دسته از دانش آموزان بدلیل عدم شناخت محیط جدید چهره ای عبوس بخود گرفته و از این محیط اعلان بیزاری می نمایند و در انتظار لحظات و دقایق پایانی مدرسه بوده تا هرچه سریعتر از این محیط فرار کنند و به خانه اول خود پناه ببرند. عکس العمل این دسته از دانش آموزان دور از انتظار نبوده و قابل پیش بینی می باشد. دلایل عمده این عکس العمل را می توان به راحتی در محیط خانه و وابستگی پیش از حد به والدین نام برد به این صورت که دانش آموز در محیط خانه بصورت آزادانه عمل کرده ، مانند: رفت و آمد بدون کسب اجازه به داخل حیاط خانه و یا بیرون از آن و استراحت در هر زمان و مکان و تماشای برنامه های تلوزیونی بدون در نظر گرفتن محدودیت زمانی اما در محیط مدرسه این گونه مسائل وجود نداشته و در صورت وجود با محدودیت مواجه می باشند. که نهایتا این دسته گوشه گیر و غمگین (دپرس) بوده و مدرسه برایشان جهنم همراه با ترس و دلهره ترسیم گشته است. 

ب- این دسته از دانش آموزان براحتی خود را با محیط جدید وقف داده و سعی بر این بوده تا نهایت تلاش خود را برای مطابقت با محیط جدید داشته باشند. این دسته با چهره ایی خندان در حیاط مدرسه مشغول بازی و سرگرمی با همسالان خود بودند دلایل عمده عکس العمل این دسته از دانش آموزان را می توان به موارد ذیل اشاره نمود:

1- آشنا بودن به محیط مدرسه و شناساندن آن توسط والدین قبل از شروع سال تحصیلی 

2- دانش اموزان با خصوصیت اخلاقی ارتباط عمومی خوب و برقراری ارتباط با همسالان خود 

این دسته از دانش آموزان از موفقیت بالایی بر خوردار بودهو برعکس دسته قبلی از آمدن به مدرسه عبایی نداشته و آن را خانه دوم خود می پندارند.

2- دانش آموزان مقاطع بالا : این دسته از دانش آموزان که در سالهای تحصیلی گذشته با این محیط آشنا بوده و برایشان تازگی نداشته و تجربه قبلی داشته اند و با بازگشایی مدارس مشکلی ندارند و گاها مشاهده شده که عده ای در روزهای اولیه باز گشایی مدارس داغدار بوده اما طبیعتا با گذشت زمان در روزهای آتی همچون سایر دانش آموزان مجبورا خود را وقف می دهند.  

به نام خداوند رودخانه خروشان مرنتاک ( ایرندگان )

سلامی دیگه به خوانندگان عزیز و گرامی یک روز دیگه با مطلبی جدید با شما عزیزان هستم امیدوارم این مطلبم قدمی کوچک در جهت رشد و شکوفایی مدارس استانم باشد.

امروز می خوام در مورد یکی از عوامل افت تحصیلی که همان سیاست نظام آموزشی کشور می باشد ، که در روزهای گذشته به صورت کامل و جامع با جزییاتش مطرح نمودم با شما خوانندگان عزیز صحبت کنم و این معضل را از منظر شخصی تحلیل نمایم.

چندی پیش با یکی از دوستان فرهنگیم در شهرستان خاش هم صحبت بودم که ناگهان از زبان این دوست فرهنگی سخنی عجیب شنیدم که بسیار متحیر گشتم، و به فکر فرو رفتم سپس با خودم تصمیم گرفتم که در مورد این موضوع تحقیقاتی انجام بدهم ، نتایج تحقیقات و تحلیل شخصیم را خدمت دوستان عرض می نمایم: اما قبل از پرداختن به موضوع اصلی بشنویم سخن عجیبی که باعث متحیر کشتن من شد از زبان دوست فرهنگیم : ایشان که بابت مسائل امنیتی نخواست نامش فاش شود اذعان داشت که : طبق بخشنامه ی جدید وزارت آموزش و پرورش زین پس هیچ یک از معلمان و دبیران مدارس نباید تجدیدی یا مردودی داشته باشند و همه ی دانش آموزان مقاطع تحصیلی باید یک ضرب قبول شوند .                                       با خودم فکر کردم که شاید این بخشنامه فقط مخصوص استان سیستان و بلوچستان می باشد اما با کمی تحقیق متوجه شدم که این یک بخشنامه سراسری می باشد و مخصوص استان خاصی نیست.                  

 لذا اگر دوستانی از استانهای همجوار با نظر بنده مخالفند لطفا دلایل مخالفت را به صورت ایمیل با مدیر وبلاگ یا در قسمت آرشیو نظرات با ما در میان بگذارند .                                                                                    

   اما تحلیل شخصیم از این موضوع  در صورت صحت خبر                                                

  وقتی به یک آموزگار دستور داده شود که نباید آمار تجدیدی و یا مردودی داشته باشد و تمام دانش آموزان باید قبول شوند یعنی اینکه آموزگار مربوطه باید به تمام دانش آموزان چه با استعداد و چه کم استعدادهمه در یک سطح بوده و باید نمره قبولی را دریافت نمایند.              این رویکرد از دو زاویه قابل بررسی می باشد:

1- در یک کلاس درس دانش آموزان زحمت کش و مودب با ضریب هوشی بالا و نهایتا نمرات عالی وجود دارند.   در همان کلاس درس دانش آموزانی که از استعدادهایشان استفاده نمی کنند و وقت خود را بیهوده گزرانده و در زمینه های درسی هیچ زحمتی نکشیده و یا اگر درسی خوانده به صورت مطالعات جزئی یا اطلاعات سر کلاس درس بوده که نتیجه نهایی نمرات در حد پایین و یا تجدیدی می شود.

با وجود این سیاست آموزشی عدم اعلام آمار تجدیدی و مردودی دانش آموزان توسط آموزگاران مسبب می شود که افراد به اصطلاح درس خوان انگیزه خود را برای مطالعه دروس از دست می دهند . زیرا در این کلاس چه درس خوانده شود و چه نشود همه در یک سطح بوده و قبول می شوند 

2- افرادی که از استعدادهای خدادادی خود استفاده نمی کنند و وقت با ارزش خود را در طول سال تحصیلی بیهوده تلف نموده هیچ گونه انگیزه ای جهت رقابت سالم با سایر همکلاسی هایشان را ندارندو بدون داشتن مجازات و هیچ گونه مانعی در پایان سال تحصیلی نمره قبولی را از آن خود کرده و به مقطع تحصیلی بعدی راه یافته، که طبیعاتا در مقطع بعدی با مشکل مواجه می شوند. ولی اگر این افراد تجدید یا مردود شوند شاید به فکر افتاده و در سال تحصیلی آینده نهایت استفاده از وقت و استعدادهای خود را بکنند. که این خود یک انقلاب درونی ایجاد کرده باعث بالا رفتن راندمان آموزشی مدارس می شود . ( اگر هم به این صورت نشد باز هم این راهکار  جدید یعنی عدم تجدیدی و مردودی مدارس شیوه صحیح و قابل منطقی نمی باشد . و کشور را دچار نوعی مرض به نام منجلاب بیسوادی گرفتار می نماید. )

اما اگر این سیاست آموزشی کشور اجرا شود به مرور زمان آموزگاران و دبیران کشور هم دچار نوعی رکود درونی شده و دیگر میلی به تدریس مفاد و مطالب درسی بصورت علمی را ندارند و سیستم ارزشیابی هم زیر سوال رفته و برنامه سوال و جواب آموزگار از دانش آموز بی معنا گشته و اعتبار خود را از دست می دهد . سر انجام آموزگاران و دبیران مدارس در پایان سال تحصیلی نمرات رایگان خود را در اختیار دانش آموزان کم استعداد و با استعداد قرار داده همه به خوبی و خوشی قبول می شوند.

( از دبیران و آموزگاران گرامی سایر استانها { به استثنا سیستان و بلوچستان } تقاضا می گردد که اگر این بخشنامه در استانهای آنها هم به اجرا در آمده بصورت ایمیل به مدیر ویلاگ یا در قسمت آرشیو نظرات ما را در جریان بگذارند.) 

 

تفاوت مکانهای آموزشی


قابل توجه خوانندگان عزیز لطفا 80 تفاوت در 

 این دوعکس را حدس زده برایمان ارسال کنید

                  بهنفر اول تا دوم جایزه می دیم  .                       


مدرسه ای در بلوچستان  ( روستای بلوچستان )                                                                         


 مدرسه ای در پایتخت



هنوز می گن چرا بچه های بلوچ میلی به ادامه

 تحصیل ندارند.

آغاز سال تحصیلی

آغاز سال تحصیلی جدید را به

 تمام فرهنگیان دانش آموزان و

 دانشجویان عزیز تبریک عرض می

 نماییم.

افت تحصیلی و عوامل آن در شهرستان خاش

به نام خداوند بخشنده مهربان

سلام به خوانندگان عزیز و گرامی                                                                                       امروز با شما هستم موضوعی دیگر در مورد افت تحصیلی و دلایل آن . متاسفانه یکی از معضلات و مشکلات دیر باز شهرستان خاش مسئله افت تحصیلی می باشد که امروزه نظر بسیاری از فرهنگیان ، روشنفکران و صاحب نظران را به خود مشغول کرده است و هرکدام بنا به طرز تفکر خود این مشکل را تحلیل می کنند.بنده هم طبق عادت در این روز ها که شروع سال تحصیلی جدید می باشد لازم دانستم تا در این باره قلمی بردارم و کاغذی سیاه کنم و امید وارم نوشته هایم قدمی هرچند کم در جهت بر طرف نمودن این معضل و گوشزد به مسئولان امر و آگاه سازی همشهریانم در شهرستان خاش باشد. 

يکي از مشغله هاي اصلي بشريت در تمام دوران ، توانا ساختن نسل آينده در اداره امور خويش و سپردن ميراث فرهنگي بوده است . قسمت اعظم اين وظيفه ، در ابتدا توسط خانواده انجام مي شد . همزمان با گسترش جوامع و تقسيم کار اجتماعي و افتصادي وظيفه تعليم و تربيت به نهاد آموزش و پرورش محول گرديد .کودکان و نوجوانان در دوران تحصيل ، نگرش مثبت يا منفي نسبت به خود و محيط پيرامون بدست مي آورند اين مسأله به مقدار زياد به تجارب موفق يا ناموفق دانش آموزان در دوران تحصيل بستگي دارد . آنها در مدرسه در مسير رشد و بالندگي قرار مي گيرند . در حقيقت در طول بهترين سالهاي عمرخود با عوامل مختلف مؤثر بر تحول شناختي ، عاطفي و اجتماعي به کنش متقابل مي پردازند .

آنها با پيشرفت در تحصيلات و افزايش ميزان يادگيري علاوه بر رشد علمي به سلامت رواني نيز دست پيدا مي کنند . بر عکس در صورت عدم موفقيت تحصيلي و فشارهاي رواني ناشي از آن ، بهداشت رواني شان برهم خورده و بدين گونه خسارتهايي متوجه آنها و جامعه مي شود .

به همين دليل بايد به مقوله افت تحصيلي توجه بيشتري نمود تا بتوان با شناخت آن ، توانايي ها و شايستگي هاي کودکان و نوجوانان را بارور کرد افت تحصيلي به معناي دقيق آن ، زماني است که فاصله قابل توجهي بين توان و استعداد بالقوه و توان بالفعل فرد در فعاليتهاي درسي و پيشرفت تحصيلي مشهود باشد . گرچه اين تعريف مي تواند همه کساني را که به دنبال شکستهاي پي در پي تحصيل ، از تحصيل عقب مانده و عمدتاً به اصطلاح تجديد يا مردود شده اند  را در بر گيرد اما مفهوم افت تحصيلي صرفاً در رفوزگي و تجديدي خلاصه نمي شود و مي تواند شامل هر دانش آموز و دانشجويي شود که اکتسابهاي آموزشگاهي و پيشرفت دانشگاهي او کمتر از توان بالقوه و حد انتظار اوست . لذا بر اساس اين تعريف دانش آموزان تيزهوش نيز ممکن است دچار افت تحصيلي و کم آموزي بشوند . لذا افت تحصيلي مسئله اي است عام و نسبي .همانطور که در ابتداي بحث گفتيم تعليم و تربيت کودکان و نوجوانان از اهميت شاياني برخوردار است چرا که نهايتاً بر پيشرفت و توسعه هر جامعه اي تأثير مي گذارد . متأسفانه عوامل زيادي بر جريان آموزش تأثير مي گذارد و موجبات افت تحصيلي را فراهم مي کند . شناخت اين عوامل مي تواند به برنامه ريزي در زمينه کاهش اين معضل کمک نمايد . بخشي از اين افت ناشي از مشکلات موجود در نظام آموزشي است .

عوامل افت تحصیلی

1-آموزش و پرورش بايد در تعيين اهداف مناسب سیاست نظام آموزشي تجديد نظر کند و با توجه به تغيير شرايط اجتماعي و شناخت صحيح گروه هدف خود يعني دانش آموزان ، زمينه هاي جامعه پذيري شان را فراهم نمايد . زيرا هدف تعليم و تربيت بايد آماده کردن افراد براي زندگي بهتر باشد ، متأسفانه در نظام آموزشي موجود کشورمان ، تأکيد بر پيشرفت تحصيلي است تا يادگيري در معناي واقعي کلمه . نظام آموزشي بايد زمينه لازم را براي تفکر خلاق فراهم کند و پاسخگوي نياز افراد باشد . وضعيت موجود موجب افت انگيزه و سرخوردگي دانش آموزان مي گردد زيرا به جاي اينکه ذهن آنها را وادار به انديشه و خلاقيت نمايد آن را تبديل به صندوقچه محفوظات کرده است . اين امر از اهميت فوق العاده اي برخوردار است چرا که وزارت آموزش و پرورش از متوليان تعليم و تربيت نسل جديد است و اگر در ساختار ، محتواي دروس و تعريف اهداف و محصولات آموزشي تجديد نظر نکند بايد منتظر عواقب شومي باشيم .

2-يکي ديگر از عوامل مؤثر بر افت تحصيلي ومردودي عوامل خانوادگي است . مطالعات نشان داده اند که کودکان با خانواده هاي فقير ،‌تحصيلات و درآمد پايين ، کودکاني که در خانواده آنها مشاجرات زياد است ، بيشتر احتمال دارد مردودي را تجربه نمايند . از عوامل ديگري که با ترک تحصيل رابطه دارند . سطح موفقيت شغلي والدين ، نبودن پدر و مادر در خانه وبی سوادی پدر و مادر و عدم اهمیت والدین به مسائل درسی فرزندان خود را مي توان نام برد . مي توان با تقويت رابطه مدرسه و خانواده از طريق آموزشهاي عملي و تشکيل گروههاي خاص مثل گروههاي هميار ، تأثير سوء عوامل خانوادگي هر چند اندک را به حداقل رساند . انجمن اولياء و مربيان مي تواند در جهت اين هدف گام جدي تري بردارد . در زمينه عوامل فردي مؤثر بر افت تحصيلي مي توان با توجه به استعدادهاي بالقوه فرد از طريق آموزش هاي مناسب در جهت رفع آشفتگيهاي عاطفي ، هيجاني ، مشکلات رفتاري و به منظور تقويت انگيزه دانش آموزان برنامه ريزي کرد .

3- یکی دیگر از عوامل افت تحصیلی که به ترک تحصیل منجر می شود به خود فرد و دانش آموز بر می گردد که عدم اعتماد به نفس، نداشتن امید به آینده بهتر از منظر شغل خوب، عدم انگیزه کافی برای ادامه تحصیل و جنسیت  دانش آموزان  در مورد جنسیت باید توضیح بدهم که عوامل فرهنگی و عرفی جامعه بلوچستان برای دانش آموزان دختر محدودیت قائل شده و عدم اجازه والدین برای ادامه تحصیل دختران  با این طرز تفکر که دختران باید زود ازدواج کنند و ادامه تحصیل برای دختران کاریست بیهوده و اتلاف وقت                                                                                                               4- نامتناسب بودن معلمان از نظر صلاحيت ها ، شايستگي ها و تعداد با نيازهاي برنامه ، عدم دلسوزی معلمان  و کمبود نیروی کادر آموزشی به این صورت که به علت کمبود نیرو یک معلم همزمان در چند مدرسه مشغول به تدریس می باشد و به قول معروف وقت سر خاراندن ندارد و عدم تخصص برخی معلمان و دبیران در تدریس برخی کتابها به این صورت که دبیری کارشناسی زبان عربی دارد اما در مدرسه ریاضیات تدریس می کند و در آخر دادن نمره رایگان بدون ارزشیابی به برخی دانش آموزان به صورت پارتی 

افت تحصيلي را نبايد ناديده گرفت زيرا از طرفي بين افت تحصيلي ، مردودي و ترک تحصيل رابطه وجود دارد . مطالعاتي که به بررسي ارتباط بين مردودي و ترک تحصيل در دبيرستان پرداخته اند همواره نشان داده اند که اکثر دانش آموزاني که تجربه مردودي دارند عاقبت مدرسه را رها مي کنند . برخي از محققان گزارش کرده اند که ترک تحصيل کنندگان پنج برابر بيشتر از ديگر دانش آموزان تجربه مردودي دارند .

بنابراين اگر بطور جدي در جهت کاهش افت تحصيلي و نهايتاً مردودي و ترک تحصيل اقدام شود منابع جامعه خصوصاً مابع انساني ، اين گنجينه هاي ملي به هدر خواهد رفت . با توجه به تمام مطالب اين مقاله بايد گفت آموزش و پرورش نيازمند تحول است . در نظام آموزشي بايد تجديد نظر کرد و با بررسي کارشناسانه ، زمينه لازم را براي رسيدن به اهداف مناسب آموزشي و آماده کردن افراد براي زندگي و تأمين آينده فراهم نمود .

اعتیاد بعنوان یک معضل اجتماعی و در شهرستان خاش

به نام خداوند قله ی همیشه سپید تفتان 

قابل توجه رانندگان شهرستان خاش :

( از رانندگان گرامی که در خیابان رودکی حد فاصل بین فلکه پسته و جاده ی پشتکوه به تعبیری اسلام آباد شهرستان خاش تردد می کنند مواظب برخورد وسائل نقلیه شان با فردی که به علت زیاده روی در استعمال مواد مخدر و مشکلات روحی روانی دچار نوعی جنون شده ودر وسط خیابان بدون هیچ دغدغه ای به استراحت می پردازد باشند )

سلام , سلامی دیگه به خوانندگان گرامی و ارجمند قبل از پرداختن به موضوع امروز بابت وقفه ی چند روزه اخیر وعدم درج مطلب جدید در وبلاگ از دوستان گرامی پوزش می طلبم.

     و اما موضوع که امروز می خوام به اون بپردازم؛ معضل اعتیاد و آسیبهای آن در جامعه  و پیشرفت سازمانهای بخش دولتی در جهت رفع این بلای خانمان سوز است. چندی پیش در لابه لای یکی از سایتهای معرف اعتیاد چشمم به گوشه ایی از سخنان شهردار شهرستان خاش افتاد.                                                                                                                                                                   اظهارات شهردار شهرستان خاش در مورد این معضل: شهرداری شهرستان خاش با همکاری اداره بهزیستی و مشارکت بخش خصوصی ؛ موسسه ی و کمپ ترک اعتیاد یاران را راه اندازی نموده اند.                                                                                                    این موسسه ؛مرکز خدماتی ، حمایتی و باز پروری معتادان می باشد. که در طول 21 روز این افراد با کمک کارشناسان مربوطه طی مراحل مختلف تحت درمان قرار می گیرند، و وضعیت روحی روانی آنها سنجیده می شود. برنامه های پیشگیری و آگاه سازی از مواد مخدر ، برنامه های مداخله درمان و کاهش آسیب و آگاه سازی ویژه خانواده و مدرسه ، تشکیل مراکز مشاوره مناطق روستایی ، شهری و اداری ، درمان شخصی اعتیاد ، برنامه مروج سلامت در مناطق آلوده و توانمندسازی خانواده های پاک شده با کمک ایجاد اشتغال گوشه ایی از فعالیتهای مقابله با اعتیاد در شهرستان خاش می باشد.

     پس از خواندن مطالب فوق به فکر فرو رفته و تصمیم گرفتم برای تحقیق در مورد مطالب فوق الذکر به قسمتی از شهر به نام اسلام آباد ( کهن گلامان ) که متاسفانه ساکنین آن اعتیاد به مواد مخدر داشته و شغل اصلی اکثر ساکنین این قسمت از شهر فروش مواد مخدر می باشد. جالب اینجاست که سایر اکیپ های فروش مواد مخدر در سطح شهر برای تامین نیاز مشتریان  خود از این قسمت ( اسلام آباد ) خریداری می نمایند.یک روز در یکی از خیابانهای اصلی اسلام آباد ( حد فاصل بین فلکه پسته و جاده پشتکوه ) تردد می کردم که ناگهان از دور چشمم به یک پارچه ی سبز رنگ متحرک افتاد. ابتدا فکر کردم ، که شاید باد این پارچه سبز رنگ را به وسط خیابان هدایت نموده و خطای دید آن را متحرک نشان می دهد. اما با کمی دقت و نزدیک شدن به آن پارچه مطمئن شدم که این یک پارچه معمولی نیست و علت اصلی متحرک بودنش این است که در وجود خود موجودی زنده به نام انسان را در بر گرفته است. وقتی نزدیک این فرد رسیدم ، فاصله ماشینم را با فرد مورد نظر حفظ کردم، تا خدای ناکرده با آن تصادف نکنم . ماشینهایی که در پشت سرم قرار گرفته بودند به طبعیت از من از آن فرد فاصله گرفتند. کمی که از آن فرد دور شدم فکری به ذهنم رسید دور زدم ، اما این دفعه با کمی تفاوت نسبت به اول ماشین را به طرف فرد مورد نظر هدایت کرده و به استقبال او رفتم. حدود سه الی چهار متری او که رسیدم متوجه عکس العمل سریع آن فرد شدم که خود را جمع و جور می کرد . فرد مورد نظر در حالت شوکه و ترس دست از پا دراز تر با خیابان وداع نمود و رفت.

     از یکی از افراد مقیم اسلام آباد در مورد مشکل این فرد  پرس و جو  کردم. ایشان اذعان داشت ، که این فرد به علت شدت اعتیاد به مواد مخدر و مشکلات مالی و روحی روانی دست به این اعمال شگفت انگیز می زند ، و مسئولان و ادارات زیربط در جهت رفع این معضل اجتماعی و مشکل حاد تاکنون دست به هیچ اقدام موثری نزده اند .

      این داستان را از آن جهت روایت کردم تا گوشه ای از مشکلات و معضلات اجتماعی سطح شهرستان و این قسمت از شهرستان خاش را که به کارخانه ساخت و توزیع ارغام مختلف مواد مخدر اعم از سنتی و صنعتی مشهور می باشد ( در حالت کلی تامین کننده ی نیاز به مواد مخدر برای معتادان کل شهر ) بپردازم.

       همچنین از رجال سیاسی ( مسئولان شهر ) و اماکن مربوطه مانند شهرداری ، اداره بهزیستی ، کمپ های ترک اعتیاد و نیرو های انتظامی می پرسم که برای رفع آسیب های ناشی از مواد مخدر چه راه کارهایی را در نظر گرفته و برای رفع این معضل تا کنون چه تلاش ها و پیشرفتهایی داشته اند.